unavailable
unavailable
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی کانونی بین مولفه های سرمایه اجتماعی، یعنی متغیر های X شامل مولفه شناختی، رابطه ای و ساختاری و مولفه های سواد اطلاعاتی کارکنان، یعنی متغیر Y شامل تشخیص نیازهای اطلاعاتی، مکان یابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات و استفاده موثر از اطلاعات برای تعیین هم تغییری بین دو مجموعه متغیر انجام شده است تا بتوان الگوی مناسب روابط بین مجموعه متغیر های کانونی سواد اطلاعاتی را تعیین کرد و امکان استفاده از ضریب همبستگی کانونی برای ارائه روش پیش بینی تغیر وضعیت سواد اطلاعاتی فراهم آورد.روش: به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین کارکنان بانک ملی شهر شیراز با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان 340 نفر انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: نتایج حاصل از همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی معتبر و معنادار بین سرمایهاجتماعی و سواداطلاعاتی ارائه شده به وسیله کارکنان بانک وجود دارد. ابعاد سرمایهاجتماعی رابطه مستقیمی با مولفههای سواداطلاعاتی را دارا میباشند. همچنین مولفه شناختی سرمایهاجتماعی و تشخیص نیازهای اطلاعاتی در مقایسه با سایر متغیرهایکانونی، بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشتهاند. نتایج تحلیل کانونی با 99 درصد احتمال وجود همبستگی بین دو مجموعه متغیر را تایید میکند.نتیجهگیری: ابعاد سرمایه اجتماعی رابطه مستقیمی با مولفه های سواد اطلاعاتی را دارا می باشند. همچنین مولفه شناختی و تشخیص نیاز های اطلاعاتی در مقایسه با سایر متغیر های کانونی، بیشترین نقش را در
این مقاله به بررسی نیازهای اطلاعاتی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه سمنان میپردازد. پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی است که با کمک روش گراندد تئوری به بررسی دیدگاه دانشجویان روانشناسی دانشگاه سمنان در دوره تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد، دکترا) میپردازد. جامعه پژوهش شامل تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی روانشناسی مشغول به تحصیل در زمان انجام پژوهش (1394-1396) بود بنابریان از روش سرشماری استفاده شد و فرایند گردآوری دادهها تا اشباع دادهها ادامه یافت. به دلیل ماهیت کیفی و اکتشافی پژوهش، گردآوری و تحلیل دادهها به صورت همزمان انجام شد و 27 مصاحبه نهایتا با جامعه پژوهش صورت گرفت. گردآوری دادههای مورد نیاز با کمک مصاحبه نیمهساختار یافته انجام گرفت. تحلیل دادهها نیز به کمک نرم افزار مکس کیودا (MaxQDA) نسخه 10 انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که دانشجویان روانشناسی دانشگاه سمنان نیاز به کسب اطلاعات حرفه ای و اطلاعات نشر، مفاهیم اینترنت و شبکههای اجتماعی، اطلاعات مرتبط با مکانیزم پژوهش، منابع اطلاعاتی تخصصی و منابع اطلاعاتی موجود در بافت دانشگاه و نیز مفاهیم مرتبط با جستجو و بازیابی اطلاعات دارند.کلیدواژهها: نیاز اطلاعاتی، دانشگاه سمنان، دانشجویان روانشناسی.
هدف از این تحقیق تحلیل جریان اطلاعات از دانشگاه اراک به جامعه (دستگاههای اجرایی) و شناسایی موانع موجود بر سر راه جریان اطلاعات بوده است .در این تحقیق پس از بررسی دقیق ادبیات موضوع و مصاحبه با اساتید و متخصصان موانع موجود بر سر راه جریان اطلاعات در منبع تولید کننده (دانشگاه)، مقصد دریافت کننده اطلاعات (جامعه و صنعت) و موانع موجود در کانالهای ارتباطی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از پرسشنامه، میزان تاثیر گذاری هر یک از این موانع مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss انجام گرفت. پس از تحلیل نظر اساتید دانشگاه اراک و مدیران سازمانهای اجرایی این نتایج به دست آمد: بررسی تحقیقات نشان داد: مدیران، عدم اعتماد بخش صنعت و مدیران جامعه به یافته های پژوهشی (میانگین 3.8889) و همچنین عدم رسوخ فرهنگ استفاده از پژوهش ها در بین مدیران (با میانگین 3.8889) و اساتید، غلبه ضوابط اداری بر ضوابط علمی (میانگین 4.2206) را بزرگترین مانع در ضعف جریان اطلاعات می دانند. به طور کلی میان نظرات اساتید و مدیران در موانع جریان اطلاعات تفاوت معنادار مشهود نیست و در سطح معنادار .05 اختلافی مشهود نمی باشد.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان بهرهگیری کاربران ایرانی از موتورهای کاوش عمومی و تخصصی ملی و بینالمللی است.روششناسی : روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کاردانی تا دکتری بود و به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.یافتهها : بهطور متوسط بیش از 75 درصد از کابران ایرانی هیچ آشنایی نسبت به موتورهای کاوش عمومی ملی نداشتند و بیش از 68 درصد، با هیچیک از موتورهای کاوش تخصصی ملی آشنا نبودند. بیش از 90 درصد پاسخگویان، با موتور کاوش گوگل در حد "بسیار زیاد" آشنا بودند و 70 درصد نیز آشنایی خود را نسبت به موتور کاوش یاهو در حد "بسیار زیاد" و "زیاد" ابراز داشتند. به طور کلی، استقبال کاربران ایرانی نسبت به استفاده از موتورهای کاوش بینالمللی، بسیار بیشتر از موتورهای کاوش ملی است. نتیجه گیری: دستاندرکاران موتورهای کاوش ملی لازم است تمام تلاش خود را جهت جلب توجه کاربران ایرانی به خصوص از بعد زبانی به کار گیرند
هدف: پژوهش حاضر تعیین رفتار اطلاعیابی دانشپژوهان سطح چهار حوزههای علمیه خراسان رضوی با استفاده از شبکه عصبی میباشد. روششناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی- توصیفی است که با رویکرد کمی و با استفاده از شبکه عصبی، انجام شده است. ابزار این پژوهش پرسشنامهای متناسب با رفتار اطلاعیابی دانشپژوهان سطح چهارحوزههای علمیه استان خراسان رضوی است که بین نمونهای از دانشپژوهان مدارس عالی علمیه نواب، آیتاله خویی و نرجس توزیع شده است. پس از جمع آوری دادهها، شبکه عصبی به منظور خوشهبندی دادهها انتخاب شد و با استفاده از نرمافزار Matlab 14، دانشپژوهان بر اساس مؤلفههای اصلی پژوهش (هدف و انگیزه اطلاعیابی، مهارت اطلاعیابی، راههای اطلاعیابی) خوشهبندی شدند. سپس با حذف هر یک از زیرمؤلفههای مؤلفه اصلی پژوهش، مؤثرترین و کماثرترین گزینه در رفتار اطلاعیابی آنان تعیین شد. یافتهها: با انجام خوشهبندی با استفاده از شبکه عصبی خودسازمانده، مؤثرترین مؤلفه در هدف و انگیزه اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه انجام فعالیتهای پژوهشی، فرهنگی و مذهبی و کماثرترین مولفه کسب وجهه علمی و رقابت با همترازان تعیین شد. مهمترین مؤلفه در مهارت اطلاعیابی آگاهی از نیاز اطلاعاتی خود و کماثرترین مؤلفه مشاهده نشد. مؤثرترین راه دسترسی به اطلاعات ، استفاده از منابع چاپی و کماثرترین راه خرید منابع میباشد. نتیجهگیری: با توجه به هدف و یافتههای پژوهش حاضر، با تعیین رفتارهای اطلاعاتی که از نیازهای اطلاعاتی سرچشمه می گیرد، تهیه و تدارک منابع مورد نیاز دانشپژوهان در حوزه، از تمهیداتی است که لازم است برای رفع نیازهای اطلاعاتی آنان انجام شود و زمینه تصمیمگیری اطلاعاتگرا برای مدیران کتابخانهها فراهم میشود.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش سازمانی بر ارتقاء سلامت سازمانی کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی-همبستگی بین جامعهای مشتمل بر 80 نفر انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامههای، هوش سازمانی آلبرشت با 49 گویه و پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و فیلدمن با 43 گویه میباشد. مولفههای هوش سازمانی از نظر آلبرشت شامل چشماندازاستراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد و مولفههای سلامت سازمانی هم شامل پشتیبانی منابع، یگانگی نهادی، روحیه، تأکید بر پیشرفت تحصیلی، نفوذ مدیر، ملاحظه-گری و ساختدهی میباشد.یافتهها: بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی با ضریب β برابر 739/0 نشاندهنده اینست که هوش سازمانی در سلامت سازمانی اثر معناداری دارد و همچنین نتایج سنجش تاثیر مولفههای هوش سازمانی با ضرایب β (چشمانداز استراتژیک (571/0)، سرنوشت مشترک(544/0)، میل بهتغییر(558/0)، اتحاد و توافق(725/0)، روحیه(627/0)، کاربرد دانش(656/0) و فشار عملکرد(707/0)) بر سلامت سازمانی نشان داد با توجه به مثبت بودن ضریب بیانگر وجود اثری معنادار بر سلامت سازمانی کتابخانهها است بنابراین بین هوش سازمانی و مولفههای آن با سلامت سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.اصالت اثر:موضوع ارتباط بین مولفههای مختلف در سازمانها از جمله کتابخانهها اعم از مولفههای هوش سازمانی و تببین اثرگذاری آنان بر یکدیگر و در نهایت تاثیر تلفیقی آنها بر ایجاد منافع سازمانی اعم از بهرهوری، اثربخشی فعالیتها، سلامت سازمانی و ... همواره مورد تاکید بوده است.