ارزیابی انطباق برنامۀ درسی مقطع کارشناسی علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی با مهارت‌های مورد نیاز دانش‌آموختگان برای ورود به بازار کار بر پایه طبقه‌بندی بازنگری شده بلوم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد، گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران.

2 استادیار، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران

3 استادیار، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، تهران، ایران

چکیده

هدف: هدف این پژوهش ارزیابی انطباق برنامۀ درسی کارشناسی علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی با دیدگاه‌های متخصصان و مهارت‌‌های مورد نیاز دانش‌‌آموختگان برای ورود به بازار کار بر پایۀ طبقه‌‌بندی بلوم بود.
روش‌‌: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از روش تحلیل محتوای کیفی جهت‌دار (قیاسی) بهره برده است. دلیل انتخاب این روش، یافتن مفاهیم پنهان در اهداف رفتاری سرفصل‌های درسی و تحلیل آنها از دو بعد شناختی و دانشی است. الگوی به‌کار گرفته شده در تحلیل محتوای داده‌‌های این پژوهش، طبقه‌بندی بازنگری شده بلوم (توسط اندرسون
و کراسول) بوده که با تحلیل محتوای هدف‌های رفتاری در سرفصل‌های کارشناسی رشته، آگهی‌‌های استخدام و نظرات متخصصان علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی بر پایه طبقه‌های یاد شده در این طبقه‌بندی (مقوله‌های اصلی و فرعی) انجام شده است. جامعه پژوهش به این شرح است: 1. آخرین ویرایش سرفصل‌‌های کارشناسی رشتۀ علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی مصوب 28/11/1393، شامل 61 درس در سه بخش، درس‌‌های تخصصی اجباری 30 درس، درس‌‌های پایه 19 درس
و دروس تخصصی اختیاری 12 درس که در قالب گروه‌‌های موضوعی (متون تخصصی انگلیسی، مبانی رایانه و فناوری، مدیریت، پژوهش و نگارش، سازماندهی، مرجع‌‌شناسی، کتابخانه و اطلاعات، کارآموزی، مبانی، سایر دروس) تقسیم‌‌بندی شدند. 2. متخصصان و صاحب‌نظران علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی در حوزه آموزش این رشته که تعداد این افراد 48 نفر بوده، برحسب دسته‌‌بندی موضوعی که بر روی سرفصل‌‌های کارشناسی این رشته انجام شده بود، به‌ازای هر دسته موضوعی تعدادی از این اساتید برحسب سابقه تدریس و تجربه پژوهشی در این حوزه‌‌ها انتخاب شدند. 3. آگهی‌‌های استخدام منتشر شده در جراید، روزنامه‌‌ها و وب‌سایت‌‌ها در 10 سال اخیر که جمع‌‌آوری شده و تحلیل محتوا شدند. نمونه‌‌گیری در این پژوهش به روش هدفمند و براساس تخصص و تجربه آموزشی و پژوهشی استادان دانشگاه‌‌ها در حوزه‌‌های موضوعی گوناگون انجام شد. ابزار پژوهش سیاهۀ وارسی بود که بر پایۀ طبقه‌‌بندی بازنگری‌‌ شده بلوم توسط اندرسون و کراسول (2001) انجام شد. این سیاهه وارسی در قالب یک ماتریس 19´11 بود که ستون‌‌های آن نشانگر نوع دانش شامل 4 نوع و 11 زیرشاخه و سطرهای آن شامل 6 مهارت و 19 زیرشاخه بود. جهت تحلیل داده‌‌هایی که از سه گروه جامعه گرفته شده بود، کدهایی از طبقه‌‌بندی بازنگری شده بلوم گرفته شده و در نرم‌‌افزار MAXQDA 2020 تعریف شد. پس از تعریف کدها در نرم‌افزار، فایل‌‌های مربوط به سرفصل کارشناسی رشتۀ علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی در قالب گروه‌‌های موضوعی، داده‌های به‌دست آمده از پرسشنامه‌‌هایی که میان متخصصان علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی توزیع شده بود، به همراه داده‌‌های حاصل از بررسی آگهی‌‌های استخدام که مهارت‌‌های مدنظر آن‌‌ها جدا شده بود؛ وارد نرم‌‌افزار شد؛ سپس داده‌‌ها کدگذاری شده و مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. برای افزایش اعتبار و اتکاءپذیری داده‌های پژوهش، از شیوۀ بررسی همتایان استفاده شده است، به این صورت که از تیم پژوهش دو نفر که سابقۀ پژوهش در این حوزه را داشتند، در سه مرحله، هر بار 10 درصد از اهداف رفتاری را به صورت تصادفی بررسی کردند. برای تأییدپذیری نیز از زاویه‌بندی پژوهشگران (استفاده از بیش از دو نفر در پژوهش) و داده‌ها (استفاده از بیش از دو منبع داده دربرگیرنده آگهی‌های بازار کار، دیدگاه متخصصان درباره سرفصل و تحلیل محتوای سرفصل) در پژوهش استفاده شده است.
یافته‌‌ها: یافته‌‌ها نشان داد که از نظر شناختی بیشترین تأکید اهداف رفتاری این سرفصل بر مهارت‌‌های یادآوری و به‌‌کار بستن و از نظر دانشی بر دانش روندی و دانش امور واقعی بوده و با دیدگاه متخصصان این حوزۀ موضوعی نیز همراستا هستند. همچنین میان جامعۀ پژوهش، بر تعداد محدودی از مهارت‌‌های شناختی 19گانه و مهارت‌‌های دانشی 11گانه تأکید شده و میان اهداف رفتاری سرفصل و دیدگاه متخصصان تفاوت وجود دارد و این اهداف با نیازهای بازار کار هماهنگ نیستند.
نتیجه‌گیری: اگر اهداف رفتاری سرفصل بیشتر جنبه عملی و کارگاهی داشته باشد، می‌توان بر همخوانی بیشتر آموزش و اشتغال در این رشته افزود تا نیازهای بازار کار و آموزش دانشگاهی همسو و مکمّل یکدیگر باشند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Evaluation of Conformity among Bachelor Curriculum in Information Science & Knowledge Studies and Undergraduates’ Essential Skills for Job Market in Bloom's Revised Taxonomy

نویسندگان [English]

  • Mohammad Taghi Jafari 1
  • Somaye Sadat Akhshik 2
  • Reza Rajabali Beglou 3
1 Master's degree, Department of Knowledge and Information Science, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Khwarazmi University, Karaj, Iran
2 Assistant Professor, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Khwarazmi University, Karaj, Iran
3 Assistant Professor, Iran Information Science and Technology Research Institute (Irandak), Tehran, Iran.
چکیده [English]

Purpose: The main aim of this research was to evaluate the conformity of the bachelor's curriculum with the opinions of experts and the essential skills required by undergraduates for the job market, based on Bloom's taxonomy.
Method: This research is applied in terms of its purpose and employs the method of directional qualitative content analysis (deductive). The reason for choosing this method is to uncover hidden concepts within the behavioral goals of the course titles and to analyze them from both cognitive and knowledge dimensions. The model employed in the content analysis of the data for this research is the revised Bloom's taxonomy, developed by Anderson and Krathwohl. This analysis involved examining the content of behavioral goals in undergraduate course titles, job advertisements, and the perspectives of information science and knowledge experts, based on the categories outlined in this classification (including both main and subcategories). The population of this study consists of three groups, as follows: 1. The latest edition of the undergraduate syllabus for the field of Information Science and Knowledge Studies, approved on November 28, 2014, includes 61 courses divided into three categories: 30 compulsory specialized courses, 19 foundational courses, and 12 elective specialized courses. These courses are further organized into subject groups, which include English specialized texts, computer and technology basics, management, research and writing, organization, reference work, library and information science, internships, and other related courses. 2. Information science and knowledge science specialists, along with experts in the field of education, numbered
48 individuals. Based on a subject classification conducted on the undergraduate syllabus for this
field, a selection of professors was made for each subject group, taking into account their teaching
and research experience in these areas. 3. Recruitment advertisements published in newspapers, magazines, and websites over the past 10 years were collected and subjected to content analysis. Sampling in this study was conducted purposively, based on the expertise, educational background, and research experience of university professors across various subject areas. The tool used in this study was a checklist based on the revised Bloom's taxonomy by Anderson and Krathwohl (2001). This checklist took the form of a 19´11 matrix, with columns representing the types of knowledge, which included four main types and eleven subcategories. The rows encompassed six skills and nineteen subcategories. To analyze the data collected from the three population groups, codes derived from the revised Bloom's taxonomy were defined using MAXQDA 2020 software. After defining
the codes in the software, we entered files related to the undergraduate course in Information Science and Knowledge, organized into subject groups. This included data obtained from questionnaires distributed among specialists in the field, as well as information gathered from reviewing job advertisements that specified targeted skills. Subsequently, the data were coded, compared, and evaluated. To enhance the validity and reliability of the research data, a peer review method was employed. In this process, two members of the research team, both with expertise in this field, randomly reviewed 10% of the behavioral goals at three different stages. For verifiability, the researchers employed a diverse approach by involving more than two individuals in the study and utilizing multiple data sources. These sources included job market advertisements, expert opinions on the course, and a content analysis of the course materials.
Findings: The findings showed that the curriculum predominantly emphasized behavioral goals related to remembering and applying skills in the cognitive domain, as well as focusing on processes and practical knowledge in the knowledge domain. This alignment was consistent with the opinions of the experts. Furthermore, a limited number of 19 cognitive skills and 11 knowledge skills were emphasized among the research sample. There were discrepancies between the behavioral goals of the curriculum and the experts' perspectives, indicating that these goals were not aligned with the needs of the labor market.
Conclusion: If behavioral objectives in the curriculum are made practical and incorporate a workshop aspect, they can contribute to a greater harmony between education and employment. This alignment ensures that the needs of the labor market and academic education complement each other effectively.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Curriculum assessment
  • Information Science and Knowledge Studies
  • Undergraduates' skills
  • Job market
  • Bloom Revised Classification
آخشیک، س.، رجبعلی بگلو، ر. (1400). از آموزش تا آزمون: تحلیل مقایسه‌ای آزمون‌های کارشناسی ارشد و دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی با برنامه‌های درسی. پژوهشنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی، 1(21): 281-299.
https://doi.org/10.22067/infosci.2021.24045.0
آخشیک، س. (1398). آیا این گره کور است؟ تحلیل و ارزیابی برنامه درسی علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی از منظر شناختی و دانشی. پژوهشنامه کتابداری و اطلاع‌‌رسانی، 9(1): 26-5. https://doi.org/10.22067/riis.v0i0.74107
اجتهادی، م.، بهروزی، م. (1395). توانایی‌ها و قابلیت دانش‌آموختگان در پاسخ به نیاز بازار کار به منظور ارائه چهار‌چوب ادراکی مناسب. دانش و پژوهش در علوم تربیتی، 1(11): 1-29.‎
احمدی، غ. (1368). ویژه‌نامه آموزش ابتدایی: فن معلمی (نقش هدف‌‌های رفتاری در تدریس). رشد معلم، شماره 59: 35-31.
ایمان، م.، نوشادی، م. (1390). تحلیل محتوای کیفی. پژوهش، 3(2): 15-44.
برنامه درسی دوره کارشناسی علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی، مصوب جلسه شماره 721 مورخ 28/11/1393. شورای عالی برنامه‌ریزی آموزشی.
حری، ع.، نادری، س.، دخت‌عصمتی، م. (1387). فراتحلیلی بر همگونی اولویت‌های درسی کتابداری و اطلاع‌‌رسانی با اولویت‌‌های نیازهای مهارتی بازار کار. اطلاع‌‌شناسی، شماره 22: 5 8-31.
رحمانی، م. (1395). نقدی بر بازار کار رشته علم اطلاعات و دانش‌شناسی در کتابخانه‌ها. نشریه اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علم اطلاعات و دانش‌شناسی ایران (ادکا)، 3(1): 63-72.‎
رضازاده، ز.، میرحسینی، ز.، اباذری، ز.، باب‌‌الحوائجی، ف. (1394). شناسایی آسیب‌‌های موجود در برنامه درسی رشته علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی و ارائه الگوی پیشنهادی: مطالعه نظریه زمینه‌‌ای. پژوهش‌‌های برنامه‌‌ریزی درسی و آموزشی، 5(1): 17-40.
سیف، ع. (1387). سنجش فرآیند و فرآورده یادگیری: روش‌‌های قدیم و جدید. تهران: انتشارات دوران، ویرایش دوم.
سیلور، ج.، ویلیام ام، ا.، وآرتور جی، ل. (1372). برنامه‌‌ریزی درسی برای تدریس و یادگیری بهتر. ترجمه غ.ر. خوی‌‌نژاد. مشهد: آستان قدس رضوی.
شهبازی، ر.، فهیم‌نیا، ف.، حکیم‌زاده، ر. (1392). مشاغل نوین مبتنی بر فناوری‌های اطلاعات برای فارغ‌التحصیلان علوم اطلاعات و دانش‌شناسی در عصر حاضر. تحقیقات کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاهی، 47(3): 229-250.
شهبازی، ر.، فهیم‌‌نیا، ف.، حکیم‌‌زاده، ر. (1394 الف). تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه تدوین مدل شایستگی آموزش علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی مبتنی بر فناوری اطلاعات براساس تحلیل سرفصل‌‌ها و نیازهای بازار کار. پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات، 31(2): 483-511.                   https://doi.org/10.35050/JIPM010.2016.043
شهبازی، ر.، فهیم‌نیا، ف.، حکیم‌زاده، ر.، فدایی، غ. (1394ب). تحلیل سرفصل‌های برنامه‌‌های درسی مقاطع کارشناسی و کارشناسی‌‌ارشد رشتۀ علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی براساس فرصت‌‌های شغلی نوظهور مبتنی بر فناوری اطلاعات در بازار کار جهانی. کتابداری و اطلاع‌‌رسانی، 18(2): 140-103.
میرجلالی، م. (1374). شناخت هدف‌‌های رفتاری- تربیتی آموزشی و ارزشیابی آن. تحول اداری. شماره 12-13: 66-60.
یارمحمدیان، م. (1394). مبانی و اصول برنامه‌‌ریزی درسی. تهران: یادواره کتاب، ویرایش دوم.
CAPTCHA Image