مدل ساختاری عوامل مؤثر بر خودکارآمدی اطلاعاتی عاملان آموزشی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

2 کارشناسی ارشد، گروه علوم تربیتی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.

چکیده

هدف: آموزش، به لحاظ ماهیت، محتوا و فرایند، امری تعامل‌‌محور است؛ با تغییر در اشکال و کیفیت ارتباطات، عاملان درگیر در این امر نیازمند استفاده بهینه از فناوری‌های اطلاعاتی در جهت برقراری تعاملات کارآمد آموزشی هستند که اولاً وابسته به توسعۀ صلاحیت‌‌های لازم برای کاربرد فناوری‌‌های اطلاعاتی در عاملان آموزشی و ثانیاً باور پیدا کردن آنها به صلاحیت‌‌های خود‌‌شان است؛ هر دو مقولۀ توسعۀ صلاحیت و شکل‌‌گیری باور به آن، متأثر از عوامل گوناگونی است. تحقیق حاضر با تمرکز بر شناسایی ساختار عواملی انحام شده است که شکل‌‌گیری باور به توانمندی‌‌های اطلاعاتی و مشخصاً خودکارآمدی اطلاعاتی عاملان آموزشی را تحت‌‌تاثیر قرار می‌‌دهد.
روش: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع همبستگی و مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر عاملان آموزشی شهرستان اردبیل بوده که با استفاده از فرمول کوکران 317 نفر از آنان که در مدارس ابتدائی مشغول فعالیت بودند، به روش اتفاقی به‌عنوان نمونه انتخاب گردیدند و در تحقیق مشارکت داده شدند. برای سنجش عوامل توانمندساز خودکارآمدی از مقیاس دنهو و برای سنجش خودکارآمدی اطلاعاتی از پرسشنامه مورفی، کوور و اوون استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش‌های توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون و مدل‌سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم‌افزارهای SPSS و LISREL تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: مدل عوامل توانمندساز خودکارآمدی اطلاعاتی از طریق داده‌های واقعی برازش می‌شود و عوامل «اثرگذاری بالا»، «اجماع در هدف»، «آگاهی از یکدیگر»، «انسجام کارکنان»، «مسئولیت‌پذیری رهبری» و «نظام کارآمد مداخله»‏ تأثیر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی اطلاعاتی دارند. طبق این نتایج مسئولیت‌پذیری رهبری با ضریب 68/0 بیشترین تأثیر را بر خودکارآمدی اطلاعاتی دارا بوده است و اثرگذاری بالا، انسجام، آگاهی از یکدیگر، نظام کارآمد مداخله و اجماع در هدف با ضرایب تاثیر 63/0، 47/0، 42/0، 39/0 و 29/0 در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به تأیید نقش عوامل توانمندساز بر خودکارآمدی اطلاعاتی و برازش مدل با داده‌ها، مداخله در جهت ارتقای باور عاملان آموزشی به توانمندی‌های اطلاعاتی‌شان می‌تواند متمرکز بر طرح‌ها و دستورالعمل‌هایی باشد که با توجه به عوامل فوق‌‌الذکر توسعه داده ‌شده‌اند. مشارکت و اثرگذاری در تعیین اهداف و فرصت ایفای نقش، این شانس را به عاملان آموزشی می‌دهد که تجارب موفقیت‌‌آمیزی کسب کنند. اجماع بر اهداف گروه آموزشگران را به سمت انسجام، یکپارچگی و هماهنگی هرچه بیشتر سوق می‌‌دهد. آگاهی از تجارب یکدیگر فرصت الگوبرداری، مشاهده و یادگیری فراهم می‌‌کند. همچنین رهبر آموزشی با مسئولیت‌پذیری می‌تواند شرایط، انگیزه و تمرکز لازم برای تمرین، تسلّط، یادگیری از دیگران و کسب تجربه در زمینۀ فناوری‌های اطلاعاتی را برای عاملان آموزشی فراهم آورد. نهایتاً عملی‌‌سازی مداخلات این باور را در آموزشگران تقویت می‌کند که آن‌ها می‌توانند با تلاش‌های خود، تغییراتی را در جهت بهبود آموزش ایجاد نمایند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Structural Model of Factors Affecting Educators' Information Self-Efficacy

نویسندگان [English]

  • Husein Taqavi 1
  • Ali Khaleghkhah 1
  • Fateme Dirin 2
1 Associate Professor, Department of Education, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
2 M.A., Educational Administration, Department of Education, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
چکیده [English]

Objectives: In terms of essence, content, and process, education is an interaction-oriented subject. Considering changes in the form and quality of communication, educators should optimally use information technologies for establishing efficient educational interactions; this depends on the development of necessary knowledge, attitude, skills, and belief in abilities. Various factors affect competence development and belief formation. This research aimed to identify the factors that affect the belief formation in informational abilities, particularly in the informational self-efficiency of educators.
Methods: The present study was conducted using a correlational design. The statistical population consisted of primary educators in Ardabil city. Using Cochran's formula, 317 educators were randomly selected as a sample and participated in the research. Donohoo scale and Murphy, Coover and Owen questionnaire were used to measure enabling factors and information self-efficacy. Data analysis was done using descriptive statistics, Pearson correlation test and structural equation analysis through SPSS and LISREL.
Results: Structural equation modeling showed that the model of informational self-efficiency enabling factors has a good fit with the data and all six factors (including advanced influence, goal consensus, awareness of each other, cohesiveness, responsiveness of leadership and effective systems of intervention) have a significant positive effect on informational self-efficiency.
According to these results, the responsiveness of leadership with a coefficient of 0.68 had the greatest impact on information self-efficacy, followed by advanced influence with a coefficient ‎ of 0.63, cohesiveness with a coefficient of 0.47, awareness from each other with a coefficient of 0.42, intervention system effective systems of intervention with the coefficient of 0.39 and goal consensus with the coefficient ‎ of 0.29.
Conclusions: With regard to confirming the significant role of the sextuplet factors in information self-efficacy and fitting the examined model using the data, the intervention can be concentrated on the plans and instructions developed based on the mentioned factors for enhancing the educational agents’ belief in their information capabilities. Participation and effectiveness in determining the goals and the opportunity to play a role provide the educational workers with a chance to achieve successful experiences. Consensus on the goals results in more cohesion, integration, and coordination of educators. Awareness of the other educators’ experiences provides the opportunity of modeling, observe, and learn. In addition, the educational leader can provide educators with the conditions, motivation, and focus necessary for training, mastery, learning from others, and acquiring experience in information technologies. Finally, implementing interventions strengthens the belief in educators that they can make changes with their efforts and contribute to educational achievement.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  •  Information self-efficacy
  • Information literacy
  • Educators
  • Enabling factors
  • SEM
تقوی، ح.، شاکری، م.، زند، ف. (1399). اعتباریابی مقیاس شرایط توانمندساز کارآمدی جمعی معلمان. رهبری آموزشی کاربردی، 1(3): 17-32.‎
حمیدی، ف.، شیرزاد اسکی، م. (1395). رابطه ویژگی‌های شخصیتی و راهبردهای فراشناختی با خودکارآمدی رایانه‌ای در دانشجو ـ معلمان. فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، 6(24): 23-38.
خالق‌خواه، ع.، بابائی منقاری، م.م. (1395). رابطه‌ بین ویژگی‌های شخصیتی و اضطراب رایانه با خودکارآمدی رایانه دانش‌آموزان متوسطه. روانشناسی تربیتی، 12(39): 157-173. DOI: 10.22054/jep.2016.4122
دنهو، ج. (1398). کارآمدی جمعی: تاثیرگذاری باورهای معلمان بر یادگیری دانش‌آموزان. ترجمه م. شاکری، ع.ر. هوشی‌‌السادات و ز. زارع. یزد: دانشگاه یزد.
دی پائولا، م.ا.، هوی، و.ک. (1392). مدیران آموزشی و بهبود آموزش. ترجمه م. طاهری و س. غیاثی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
شوماخر، ر.ا.، لومکس، ر.ج. (1388). مقدمه‌ای بر مدل‌سازی معادله ساختاری. ترجمه و. قاسمی. تهران: جامعه‌شناسان.
صفری، م.، سلیمانی، ن.، جعفری، پ. (1398). شناسایی عوامل توسعه‌دهنده فرهنگ کارآمدی جمعی معلمان شهر تهران از دیدگاه خبرگان. رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، 10(37): 335-358.
DOI: 20.1001.1.20086369.1398.10.37.15.9
ﮐﺸﺎورز، ح.، ﺷﻌﺒﺎﻧﯽ، ع.، ﻓﻬﯿﻢ‌ﻧﯿﺎ، ف. (1394). ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪی ﺳﻮاد اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ: ﭼﺎرﭼﻮب ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ و زمینه‌ ﭘﮋوﻫﺸﯽ. ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﺘﺎﺑﺪاری و اطلاع‌رسانی داﻧﺸﮕﺎﻫﯽ، 49(1): 1-22. DOI: 10.22059/JLIB.2015.56957
هوی، و.ک.، میسکل، س.ج. (1395). مدیریت آموزشی: تئوری، تحقیق و عمل. ترجمه ن. سلیمانی، م. صفری و م. نظری. تهران: سمت.
CAPTCHA Image