شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه به منظور ارائه یک الگوی پارادایمی (مورد مطالعه: دانشگاه شهید چمران اهواز)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

2 دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

3 دانشیار، گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران.

4 استاد گروه علوم تربیتی، دانششکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

10.22091/stim.2024.11627.2182

چکیده

هدف: جهت پیاده‌سازی و به‌کارگیری موفق مدیریت دانش در دانشگاه، نیاز به طراحی و به‌کارگیری مدل بومی منطبق با ساختار، فرهنگ، اهداف و چشم‌انداز دانشگاه است. لذا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه شهید چمران اهواز به منظور ارائه یک الگوی پارادیمی انجام شده است.

روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به‌صورت کیفی و مبتنی بر روش نظریه زمینه‌ای است. جامعه آماری پژوهش‌ حاضر، شامل تمامی مدیران ستادی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که سابقه اجرایی سه سال به بالا را در کارنامه خود داشتند. در این پژوهش از نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد در این نوع نمونه‌گیری، نمی‌توان‌ از قبل‌ مشخص‌ کرد که‌ چه‌ تعداد افراد بایستی‌ در مطالعه‌ انتخاب‌ شوند تا پدیده‌ مورد مطالعه‌ به‌طور کامل‌ شناسایی‌ شود. بنابراین، مصاحبه‌ها تا آنجا ادامه پیدا می‌کنند که احساس شود جواب‌های ارائه شده با پاسخ‌های قبلی مشابهت داشته و چیزی به یافته‌ها اضافه نمی‌شود و اصطلاحاً یافته‌های مصاحبه به حد اشباع رسیده باشند. بنابراین، مصاحبه‌ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که پاسخ‌های تکراری دریافت شد و یافته جدیدی در مصاحبه‌ها وجود نداشت که اصلاحاً مصاحبه به حد اشباع رسد. یعنی تا موقعی که داده‌های جدیدی در ارتباط با مقوله ظاهر نمی‌شد؛ گسترش مقوله به حد کافی منظور شده و روابط بین مقولات برقرار و تأیید شده بودند. تعداد نمونه‌ها با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند شامل 21 نفر بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه‌ساختارمند بود. ملاک انتخاب مصاحبه‌شوندگان علاوه‌بر سابقه اجرایی سه سال به بالا، تخصص و علاقه به مشارکت در پژوهش بود. برای اطمینان از روایی داده‌‌ها، از مفهوم اعتبارپذیری و انتقال‌پذیری استفاده شد. همچنین برای پایایی داده‌ها از اطمینان‌پذیری، تأییدپذیری (در این پژوهش، برای تأمین تأییدپذیری اطلاعات، از همان ابتدای پژوهش تمامی مستندهای مربوط به داده‌های پژوهش و همچنین استنتاج‌ها، تفسیرها و یافته‌ها به روشی نظام‌مند ثبت و ضبط شدند. مفاهیم و مقوله‌های استخراج‌شده به همراه یافته‌ها دوباره به اطلاع مصاحبه‌شوندگان رسید و نظرات اصلاحی آنان اعمال گردید و پس از اعمال اصلاحت مجدداً موارد به تأیید نهایی متخصصان رسید) و بررسی همکار (بررسی یافته‌ها و اظهارنظر درباره مؤلفه‌های استخراج‌شده در طی چندین مرحله توسط اساتید راهنما و مشاور)، استفاده شد. مصاحبه‌ها طی سه مرحله شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با استفاده از نرم افزار MAXQDA کدگذاری شدند. برای اطمینان از روایی داده‌‌ها، از مفهوم اعتبارپذیری، انتقال‌پذیری، اطمینان‌پذیری و تأییدپذیری استفاده شد.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد مدل پارادایمی استقرار مدیریت دانش در دانشگاه شهید چمران اهواز در 5 بُعد شرایط علّی، مداخله‌گر، زمینه‌ای، راهبردها و پیامدها دارای 20 کد محوری و 68 کد باز است. پدیده‌ی اصلی، استقرار مدیریت دانش در دانشگاه اشهید چمران اهواز بود. شرایط علّی اثرگذارشامل مدیریت و رهبری، منابع مالی و منابع انسانی است. شرایط مداخله‌گر شامل تحریم‌های بین‌المللی، مقاومت در برابر تغییر، آگاهی اندک از ماهیت دانش و هدف دانشگاه، شرایط سیاسی دانشگاه و شرایط اقلیمی و موقعیتی دانشگاه هستند. شرایط محیطی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و فناوری شرایط زمینه‌ای هستند. آموزش و توسعه، مالکیت مادی و معنوی، توسعه ارتباط با صنعت و جامعه و توسعه و استفاده از زیرساخت‌های فناوری و اطلاعات از راهبردهای استقرار مدیریت دانش بودند و در نهایت پیامدهای حاصل از این مدل ارتقاء بهره‌وری و کارایی، افزایش سطح علمی دانشگاه، توسعه و مشارکت دانشگاه در جامعه و ارتقاء نوآوری و خلاقیت نیروی انسانی می‌باشد.

نتیجه‌گیری: در مجموع، این مدل نشان می‌دهد که موفقیت در استقرار مدیریت دانش نیازمند توجه به عوامل مختلف و به‌کارگیری راهبردهای مؤثر است. با توجه به شرایط علّی، زمینه‌ای و مداخله‌گر، و راهبردها دانشگاه می‌توانند به نتایج مثبت و پایدار دست یابند که بهبود عملکرد و نوآوری را در پی خواهد داشت. به همین ترتیب، توجه به تمامی این ابعاد می‌تواند به‌عنوان راهنمایی برای مدیران و سیاست‌گذاران در جهت بهبود فرآیندهای مدیریت دانش در دانشگاه‌ها عمل کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Identification factors on the establishment of knowledge management in the university in order to provide a paradigmatic model (Study case: Shahid Chamran University of Ahvaz)

نویسندگان [English]

  • zeinab mohammadi 1
  • shahnaz khademizadeh 2
  • Mansoor Koohi Rostami 3
  • Yadolah Mehralizadeh 4
1 Department of of Knowledge and Information Science, Faculty of Education and Psychology Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran
2 Associate Professor, Department of Information Science and Knowledge, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Ahvaz, Iran.
3 Assistant Professor. Information Science & Knowledge, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran.
4 Professor, Department of Educational Sciences and Psychology, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran
چکیده [English]

Objective: In order to successfully implement and use knowledge management in the university, there is a need to design and use a local model that matches the structure, culture, goals and vision of the university. Therefore, the current research was conducted with the aim of identifying the factors influencing the establishment of knowledge management in Shahid Chamran University of Ahvaz in order to provide a paradigm model.

Method: The current research is applied and qualitative based on the grounded theory method. The statistical population of the present study included all the staff managers of Shahid Chamran University of Ahvaz who had three years of executive experience in their records. In this research, purposeful sampling was used. In this type of sampling, it is not possible to determine in advance how many people should be selected in the study in order to fully identify the phenomenon under study. Therefore, the interviews continue until it is felt that the answers provided are similar to the previous answers and nothing is added to the findings, so to speak, the interview findings have reached saturation. Therefore, the interviews were continued until repeated answers were received and there were no new findings in the interviews, so the interview reached saturation. That is, until new data related to the category did not appear; The expansion of the category was considered sufficiently and the relationships between the categories were established and confirmed. The number of samples using purposive sampling included 21 people. The research tool was semi-structured interview. In addition to three years of executive experience, the selection criteria of the interviewees were expertise and interest in participating in the research. To ensure the validity of the data, the concept of reliability and transferability was used. Also, for the reliability of the data from the reliability, verifiability (in this research, to ensure the verifiability of the information, from the very beginning of the research, all the documents related to the research data, as well as the inferences, interpretations and findings were recorded in a systematic way. The extracted concepts and categories along with the findings It was again informed to the interviewees and their corrective comments were applied, and after applying the correction, the items were again approved by the experts) and reviewed by colleagues (checking the findings and commenting). about the components extracted during several stages by the supervisors and advisors), were used. Interviews were coded in three stages including open coding, central coding and selective coding using MAXQDA software. To ensure the validity of the data, the concepts of validity, transferability, reliability and verifiability were used.

Findings: The qualitative findings revealed that the paradigmatic model for the establishment of knowledge management at Shahid Chamran University of Ahvaz consists of five dimensions: causal conditions, intervening conditions, contextual conditions, strategies, and outcomes. The main phenomenon identified was the establishment of knowledge management at the university. Causal conditions include leadership and management, financial resources, and human resources. Intervening conditions include international sanctions, resistance to change, low awareness of the nature of knowledge, and the university's political and environmental conditions. Contextual conditions consist of organizational structure, organizational culture, and technology. Strategies for the establishment of knowledge management included education and development, intellectual and material property, development of industry-university relationships, and development and use of technology and information infrastructure. The outcomes of this model include increased productivity and efficiency, enhanced academic levels, increased community participation, and the promotion of innovation and creativity in human resources.

Conclusion: In conclusion, the model indicates that successful establishment of knowledge management requires attention to various factors and the implementation of effective strategies. Given the causal, contextual, and intervening conditions, as well as the strategies, universities can achieve positive and sustainable results that improve performance and innovation. Hence, considering all these dimensions can serve as a guide for managers and policymakers to improve knowledge management processes at universities.

کلیدواژه‌ها [English]

  • knowledge management
  • paradigm model
  • contextual theory
  • Shahid Chamran University of Ahvaz
  • contextual conditions
  • causal conditions
  • intervening conditions
  • strategies
  • consequences
CAPTCHA Image