موانع استقرار مدیریت دانش در دستگاه‌های اجرایی استان لرستان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار، گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرم‌آباد، ایران

چکیده

هدف: دانش مجموعه‌ای از آموخته‌ها و تجارب کسب ‌شده‌ عیان و نهان مرتبط با کار از قبیل ایده‌ها و خلاقیت‌ها، مهارت‌ها، مستندات دانشی، روش‌های حل مسأله، محتوای جلسات تخصصی و کارشناسی و نقد پروژه است که باید بر مدیریت آنها تأکید شود. اگرچه ابلاغ نظام‌نامه‌ مدیریت دانش دستگاه‌های اجرایی توسط سازمان اداری و استخدامی کشور و الزام دستگاه‌های اجرایی به استقرار نظام مدیریت دانش یکی از تحولات نظام اداری کشور است؛ امّا لازمه‌ استقرار مدیریت دانش در سازمان‌ها شناسایی موانع احتمالی استقرار مدیریت دانش و تلاش برای رفع آن‌ها است.
از این‌رو، مطالعه‌ حاضر با هدف اولویت‌بندی موانع استقرار مدیریت دانش در دستگاه‌های اجرایی استان لرستان انجام ‌شده است.
روش‌: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که با رویکرد ترکیبی است. جامعه‌ پژوهش شامل دستگاه‌‌های اجرایی استان لرستان است که از میان آن‌ها دوازده دستگاه براساس شاخص‌های آموزش، پژوهش و مدرک ‌تحصیلی کارکنان انتخاب شدند. تجزیه ‌و تحلیل نهایی روی 252 پرسشنامه‌ بازگشتی انجام شد.
یافته‌ها: تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها نشان داد که ساختار و فرایند سازمانی، فرایند مدیریت دانش، رهبری، کارکنان، فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرهنگ ‌سازمانی و یادگیری و نوآوری به ترتیب با میانگین 02/56، 31/32، 30/31، 60/28، 32/27، 13/26 و 68/24 مهم‌ترین موانع استقرار مدیریت دانش در دستگاه‌های اجرایی استان لرستان هستند.
نتیجه‌گیری: بایستی توجه داشت که سیاست‌گذاری استقرار نظام مدیریت دانش در دستگاه‌های اجرایی در دو سطح فرابخشی- مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت و مانند آن- و درون‌بخشی دستگاه‌های اجرایی صورت می‌گیرد و دستگاه‌های اجرایی بازوان اجرایی این سیاست‌ها و راهبردها هستند. از این‌رو، سیاست‌ها غالباً نتیجه تصمیمات چندگانه نیستند؛ بلکه نتیجه تصمیمات چندگانه گرفته ‌شده از سوی تصمیم‌گیرندگان چندگانه هستند. بر همین اساس برگزیدن الگوی مدیریتی مناسب برای استقرار نظام مدیریت دانش، متغیری وابسته از الگوی رهبری آن است. نبود استقلال دستگاه‌های اجرایی در اصلاح فرایندهای کار،  بی‌ثباتی  و کم‌تجربگی  مدیران، تصمیم‌های غیرکارشناسی،  نبود سیستم
نظارت و ارزیابی، بی‌تناسبی میان برنامه‌ها و بودجه‌ها و عواملی که قبلاً ذکر شده، همگی استقرار مدیریت دانش را با چالش‌های بزرگی مواجه خواهند کرد. بدون شک آگاهی سیاست‌گذاران و مدیران اجرایی از مزایای مدیریت دانش و توانایی آن‌ها در برقراری ارتباط منطقی میان موانع مختلف و تأثیرات آن‌ها بر یکدیگر، می‌تواند زمینه‌ساز استقرار مدیریت دانش در دستگاه‌های اجرایی باشد. سیاست‌گذاران، برنامه‌ریزان و مدیران اجرایی کشور باید در برنامه‌ریزی برای استقرار نظام مدیریت دانش به ‌تمامی ارکان آن و روابط متقابل میان آن‌ها توجه داشته باشند؛ زیرا هرگونه تغییر و تحول در هر رکن در صورت بی‌توجهی به ارکان دیگر، سودمند نخواهد بود.
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Barriers to Establishing Knowledge Management in the Public Sector Organizations of Lorestan Province

نویسنده [English]

  • Ehsan Geraei
Associate Professor, Knowledge and Information Sciences, Faculty of Literature and Human Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran
چکیده [English]

Objectives: Knowledge is a collection of overt and hidden learnings and experiences related to work, such as ideas and creativity, skills, knowledge documents, problem-solving methods, specialized meetings content, and project criticism, which should be emphasized in their management. Although announcing the constitution of knowledge management in the public sector by the Administrative and Recruitment Affairs Organization and its necessity in its implementation is of the changes in the administrative system of the country; establishing knowledge management in organizations requires identifying possible barriers and trying to solve them. Therefore, the present study aims to prioritize the barriers to the establishment of knowledge management in the public sector in Lorestan province.
Methods: The current research is of an applied type, which was carried out with a mix-method approach. The research population includes the public sector organizations of Lorestan province, among which twelve were selected based on the indicators of education, research, and educational qualifications of the employees. The final analysis was performed on 252 returned questionnaires.
Results: Data analysis showed that organizational structure and process (56.02), knowledge management process (32.31), leadership (31.30), employees (28.60), information and communication technology (27.32), organizational culture (26.13), and learning and innovation (24.68) are the most important barriers to establishing knowledge management in the public sector of Lorestan province.
Conclusions: It should be noted that the knowledge management system establishment policy in the public sector is carried out at two extra-departmental levels (the Islamic Council and the Government Board and the like) and intra-departmental (public sector organizations), and public sector organizations are the executive arms of these policies and strategies. Hence, policies are often not the result of multiple decisions; Rather, they are the result of multiple decisions made by multiple decision-makers. Accordingly, choosing the appropriate management model for establishing the knowledge management system is a dependent variable of its leadership model. Lack of independence of the public sector in reforming work  processes,
instability and lack of experience of managers, non-professional decisions, lack of monitoring and evaluation system, the disproportion between programs and budgets, and factors that have been mentioned before, all will face great challenges in the establishment of knowledge management. Undoubtedly, the awareness of policymakers and executive managers about the benefits of knowledge management and their ability to establish a logical connection between various barriers and their effects on each other can be the basis for the establishment of knowledge management in the public sector. Policymakers, planners, and executive managers of the country should pay attention to all elements and the mutual relations between them in planning for the establishment of the knowledge management system; Because any changes and transformations in each pillar will not be beneficial if other pillars are neglected.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  •  Knowledge Management System
  • Public Sector
  • Organization
  • Barriers
  • Lorestan Province
ابطحی، س.ح.، صلواتی، ع. (1385). مدیریت دانش در سازمان. تهران: انتشارات پیوند نو.
استراوس، آ.، کوربین، ج. (1390). مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریه زمینه‌ای. ترجمه‌ ا. افشار. تهران:
نشر نی.
انصاری، ج. (1398). دستورالعمل نظام جامع استقرار مدیریت دانش در دستگاه‌های اجرایی طراحی ‌شده است. قابل‌ دسترس در: https://shenasname.ir/edu/5890-modiriat-danesh
بارونی‌زاده، ا. (1396). شناسایی موانع انتقال و تسهیم دانش در شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی ‌واحد گچساران.
برومند دیزجی، ب. (1392). بررسی و شناسایی موانع اجرای مدیریت دانش در سازمان‌های دولتی (مطالعه موردی: شهرداری تهران). پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه پیام نور تهران.
بیگدلی، ف. (1390). ارائه الگویی برای مستندسازی تجارب مدیران مدارس دولتی و خاص راهنمایی شهرستان آبادان با رویکرد مدیریت دانش. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید چمران اهواز.
تیموری، س. (1396). طراحی مدل ساختاری و استقرار مدیریت دانش در سازمان بهزیستی استان لرستان. سازمان‌ بهزیستی استان لرستان، دبیرخانه شورای پژوهشی.
حبیب‌پورگتابی، ح.، صفری شمالی، ر. (1388). راهنمای جامع کاربرد SPSS در تحقیقات پیمایشی (تحلیل داده‌های کمّی). تهران: لویه.
حریری، ن. (1385). اصول و روش‌های پژوهش کیفی. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
حسن‌زاده، م. (1400). دستورالعمل مدیریت دانش در دستگاه‌های اجرایی: چون‌وچرای یک ‌راه دراز. علوم و فنون مدیریت اطلاعات، 7(2): 20-7. DOI: 10.22091/STIM.2021.1886
رحمتی‌نژاد، س.س. (1396). آسیب‌شناسی مدیریت دانش با استفاده از روش تحلیل سلسله‌ مراتبی فازی (مطالعه موردی: جهاد کشاورزی استان تهران). پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی ‌واحد شاهرود.
سازمان اداری و استخدامی کشور (1400). نظام‌نامه‌ مدیریت دانش.
سواری، ح. (1399). بررسی موانع دسترسی یکسان به فناوری اطلاعات برای کارمندان دولت با نقش واسطه‌گر آموزش ضمن خدمت (مطالعه موردی کارکنان شرکت ایران‌خودرو). پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد صفادشت.
شورای عالی اداری (1399). دستورالعمل مدیریت دانش دستگاههای اجرایی.
شورای عالی انقلاب فرهنگی (1389). نقشه جامع علمی کشور.
عابدی، ا.، شواخی، ع.ر.، جعفری هرندی، ب. (1386). روش‌شناسی اقدام‌پژوهی و کاربرد آن در پژوهش‌های رفتاری. روش‌شناسی علوم انسانی، 13(51): 89-71.
علیزاده، ع.ر. (1396). موانع استقرار مدیریت دانش در سازمان‌های دولتی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه محدث نوری.
فانی سیسی، م. (1392). بررسی موانع پیاده‌سازی مدیریت دانش در استانداری قم. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
قنبری عدیوی، م. (1398). ارزیابی سیستم‌‌های مدیریت دانش با استفاده از استاندارد بهره‌وری آسیا در بیمارستان‌‌های دولتی و خصوصی شهرکرد و ارائه راهکار مناسب برای رفع موانع (مطالعه موردی: بیمارستان‌‌های دولتی و خصوصی منتخب شهرکرد). پایان‌نامه کارشناسی ارشد. موسسه آموزش عالی صنعتی فولاد.
مجمع تشخیص مصلحت نظام (1389). سیاست‌های کلی نظام.
محبوب، ز. (1391). بررسی عوامل موثر بر بکارگیری دانش در سازمان‌ها: مطالعه موردی شهرداری رشت. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه گیلان.
مرجانی، س.ع.، زارعی، ع.، زاهدی نوقابی، م.، ریگی، ط.، اورعی، ن. (1399). واکاوی عوامل بازدارنده تأثیرگذار در پیاده‌سازی سامانه‌های مدیریت دانش در سازمان‌های دانش‌مدار (مطالعه موردی سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی). پژوهشنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی، 10(2): 115-92.
DOI: 10.22067/INFOSCI.2021.23509.0
مغراضی، م. (1395). بررسی موانع درون‌سازمانی مدیریت دانش در سازمان‌های دولتی (مورد مطالعه: سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی). پایان‌نامه کارشناسی ارشد. موسسه آموزش عالی الکترونیکی - مجازی مهر البرز.
CAPTCHA Image