نقشه راه خط‌مشی‌گذاری دولتی برای تولید دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین براساس منویات مقام معظّم رهبری: رهیافتی آمیخته

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه مدیریت، واحد گرمی، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمی، ایران.

چکیده

هدف: یکی از مسائل بسیار مهم در حوزه اقتصادی، توجه به شرکت‌های دانش‌بنیان یا شرکت‌های متمرکز بر دانش است که در راستای توسعه اقتصاد دانش‌محور و تحقق اهداف کشور در حوزه‌های مختلف ایجاد می‌شوند. بنگاه‌هایی که می‌توانند با بهره‌ گرفتن از دانش و فناوری در حوزه تقویت قدرت اقتصادی و گسترش حوزه تجاری، توسعه پایدار ایجاد کرده و مزیت رقابتی برای کشور بدنبال داشته باشند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر طراحی نقشه راهی برای خط‌مشی‌گذاری دولتی برای تولید دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین براساس منویات مقام معظّم رهبری با دو رویکرد کیفی و کمّی است.
روش: این تحقیق از لحاظ هدف، اکتشافی و از لحاظ نوع، توصیفی است که به روش میدانی اجرا گردید. جامعه آماری در مرحله کیفی که از روش داده‌بنیاد استفاده شده است، 30 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاه‌های استان اردبیل بودند که به روش هدفمند (نمونه‌گیری نظری)، با روش ارجاع زنجیره‌ای (روش گلوله‌ برفی) انتخاب شدند و بعد از اشباع نظری در مصاحبه، فرآیند کدگذاری انجام گرفت. در بخش کمّی نیز، کلیه کارکنان شرکت‌های دانش‌بنیان و پارک علم و فناوری استان اردبیل بودند که مطابق جدول مورگان تعداد 155 نفر به عنوان نمونه آماری بدست آمد و براساس روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین گردآوری اطّلاعات این پژوهش در مرحله‌ اول، از طریق مصاحبه‌های عمیق و نیمه‌ساختاریافته انجام شده است. ابزار جمع‌آوری اطّلاعات در مرحله دوم پرسشنامه محقّق‌ساخته (بازطراحی‌ شده) با پاسخ بسته (طیف لیکرت) بود که براساس شاخص‌های نقشه راه خط‌مشی‌گذاری دولتی برای تولید دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین، مستخرج از مرحله اول تنظیم شده است. برای تجزیه و تحلیل سوالات در مرحله اول، کدهای ساختاری با روش داده‌بنیاد و به سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی جمع‌آوری شده و بوسیله‌ نرم‌افزار MaxQDA مورد بررسی قرار گرفتند و در مرحله دوم نیز برای بررسی برازشِ مدلِ به دست آمده از مرحله اول، از روش حداقل مربعات تعمیم‌یافته و خودگردان‌سازی (بوت استراپینگ) یا برش جک-نایف در نرم‌افزار Smart PLS استفاده شده است. در نهایت از شاخص‌های برازش NPAR، DF، P، CMIN (Chi Square)، AGFI، GFI، شاخص توکر-لوئیس (TLI)، شاخص بنتلر- بونت (NFI)، CFI، PNFI، PCFI، RMSEA و CMIN/DF جهت اعتبارسنجی مدل (برازش مناسب مدل ارائه شده) استفاده گردید.
یافته‌ها: مجموعه داده‌های بدست‌ آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری‌های باز، محوری و گزینشی و استفاده از نرم‌افزار MaxQDA، در قالب 104 کد باز، 62 مفهوم، 14 مقوله و 6 طبقه (مقوله محوری، شرایط مداخله‌گر، شرایط عِلّی، شرایط زمینه‌ای، راهبردها، پیامدها) براساس رویکرد سامان‌مند سازماندهی شدند. طبق نتایج به دست آمده برای شاخص‌های برازش، شاخص‌های CFI، IFI، GFI و NFI دارای برازش مناسبی هستند. همچنین ریشه میانگین مربعات خطای برآورد نیز 066/0 بدست آمده که کمتر از 08/0 می‌باشد. بنابراین، برازش مدل، مطلوب ارزیابی شده و می‌توان به نتایج حاصل از آن اتکاء نمود.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش و خروجی نرم‌افزار Smatr PLS، شاخص «شناسایی مسائل و مشکلات بالقوه و بالفعل مربوط به شرکت‌های دانش‌بنیان» با ضریب مسیر 892/0 به‌عنوان مهم‌ترین و اثرگذارترین شاخص‌ در نقشه راه طراحی‌شده شناسایی گردید. از بین شاخص‌های مربوط به عوامل عِلّی، شاخص «افزایش بهره‌وری منابع انسانی و تولید» (el7) به عنوان مهم‌ترین و تأثیرگذارترین شاخص با ضریب مسیر 804/0 شناسایی شد. مهم‌ترین شاخص مؤلفه‌ مقوله‌محوری، شاخص «رویارویی با چالش‌های غیرمنتظره و داشتن برنامه» (me5) با ضریب مسیر 850/0 می‌باشد. مهم‌ترین شاخص مقوله‌های زمینه‌ای نیز شاخص «وجود نیروی انسانی خبره، بستر دیجیتال و مشتری دیجیتال» (za8) با ضریب مسیر 809/0 معرفی شد. مهم‌ترین شاخص مقوله‌ راهبردها نیز شاخص «شناسایی مسائل عمومی تولید دانش‌بنیان توسط نهادهای متولی» (ra4) با ضریب مسیر 865/0 بود. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش، مهم‌ترین شاخص مقوله‌ پیامدها نیز شاخص «ارتقای رضایت عمومی از تولید دانش‌بنیان» (p5) با ضریب مسیر 868/0 شناسایی شد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Roadmap of government policy for knowledge-based and job-creating production based on the menus of the highest leadership position; A Mixed Approach

نویسنده [English]

  • Ahad Norouz zadeh
Assistant Professor, Department of Management, Garmi Branch, Islamic Azad University, Garmi, Iran.
چکیده [English]

Purpose: One of the most significant issues in the economic sector is the emphasis on knowledge-based or knowledge-focused companies, which are established to align with the development of a knowledge-based economy and to achieve the country's objectives across various fields.
Firms that can foster sustainable development and create a competitive advantage for the country by leveraging knowledge and technology in the realm of enhancing economic power and expanding commercial opportunities. In this context, the objective of the present study is to develop a roadmap for government policymaking that promotes knowledge-based and job-creating production, in accordance with the directives of the Supreme Leader, utilizing both qualitative and quantitative approaches.
Method: This research is exploratory in purpose and descriptive in nature, and it was conducted using a field method. The statistical population in the qualitative phase of this study consisted of 30 experts and professors from universities in Ardabil Province. These individuals were selected using a purposive sampling method (theoretical sampling) and a chain referral method (snowball sampling). After reaching theoretical saturation during the interviews, the coding process was initiated. In the quantitative phase, all employees of knowledge-based companies and the Science and Technology Park in Ardabil Province were included. According to the Morgan table, a statistical sample of 155 individuals was determined and studied using a stratified random sampling method. Additionally, data collection for this research was conducted in the initial stage through in-depth and semi-structured interviews. The data collection tool used in the second stage was a researcher-designed questionnaire featuring closed-ended responses on a Likert scale. This questionnaire was developed based on the indicators outlined in the government policy roadmap for knowledge-based and employment-generating production, which were identified in the first stage. To analyze the questions in the first stage, structural codes were collected using a data-driven approach, employing three coding methods: open, axial, and selective coding. These codes were examined using MaxQDA software. In the second stage, the generalized least squares method, along with bootstrapping or jackknife resampling, was utilized in Smart PLS software to assess the fit of the model derived from the first stage. Finally, the fit indices—NPAR, DF, P, CMIN (Chi-Square), AGFI, GFI, Tucker-Lewis Index (TLI), Bentler-Bonnet Index (NFI), CFI, PNFI, PCFI, RMSEA, and CMIN/DF—were employed to validate the model, ensuring a good fit for the presented framework.
Findings: The dataset obtained through a continuous process of open, axial, and selective coding, utilizing MaxQDA software, was organized into 104 open codes, 62 concepts, 14 categories, and 6 axial categories (intervening conditions, causal conditions, contextual conditions, strategies, and consequences) based on a systematic approach. According to the results obtained for the fit indices, the Comparative Fit Index (CFI), Incremental Fit Index (IFI), Goodness of Fit Index (GFI), and Normed Fit Index (NFI) demonstrate a good fit. Additionally, the root mean square error of estimation was 0.066, which is below the threshold of 0.08. Consequently, the model's fit was assessed as favorable, indicating that the results obtained from it can be considered reliable.
Conclusion: Based on the research findings and the output from the Smart PLS software, the index "Identifying Potential and Actual Issues and Problems Related to Knowledge-Based Companies, with a path coefficient of 0.892, was identified as the most significant and influential index in the developed roadmap. Among the indicators related to causal factors, the index "Increasing Human Resource and Production Productivity (el7) was identified as the most significant and influential index, with a path coefficient of 0.804. The most important index within the category-oriented component is "Facing Unexpected Challenges and Having a Plan a path coefficient of 0.850. The most significant index within the contextual categories was the "Existence of Expert Human Resources, Digital Platform, and Digital Customer a path coefficient of 0.809. In the strategies category, the most critical indicator was the "Identification of General Issues in Knowledge-Based Production by the Responsible Institutions with a path coefficient of 0.865. Finally, based on the research findings, the most important indicator in the outcomes category was the "Improvement of General Satisfaction with Knowledge-Based Production a path coefficient of 0.868.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Knowledge-based production
  • Government Policy
  • Roadmap
  • Knowledge-Based Companies
انگزی‌قدس، ا.، گیوریان، ح.، دانش‌فرد، ک. (1401). طراحی الگوی خط‌مشی‌گذاری‌ علم و فناوری مبتنی بر ارتقاء مشارکت کارکنان در سازمان‌های دانش‌بنیان. انجمن علوم مدیریت ایران، 17(68): 123-103.
باقرصاد، و.، داوری، ع.، سفیدبری، ل. (1399). سیاست‌گذاری مبتنی بر اکوسیستم کارآفرینی و توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان. کارافن، 17(ویژه‌نامه): 85-67.                               https://doi.org/10.48301/kssa.2021.128453
باقرنژاد، پ.، طاهرپورکلانتری، ح.، بهرامی، ح. (1397). شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر اجرای موفق خط‌مشی عمومی حمایت از شرکت‌ها و موسسات دانش‌بنیان در کشور. مدیریت نوآوری در سازمان‌های دفاعی، 1(2): 26-1.
باقری، م.، پورعزت، ع. (1392). ارائه الگوی ترکیبی برای خط‌مشی‌گذاری در عرصه دانشگاه. مجلس و راهبرد، 20(74): 199-165.
خورسند، ا.، ملک‌آرا، م.، کوثری، ک. (1400). راهکارهای توسعه کارآفرینی و اشتغال‌زایی در مناطق محروم. رویکردهای پژوهشی نوین مدیریت و حسابداری، 5(16): 120-114.
رمضان‌پور، د.، عبدالحمید، م.، رضاییان، ع. (1398). ارائه الگوی عوامل مؤثر بر مشارکت نخبگان در فرایند تدوین خط‌مشی‌‌‌های عمومی نظام جمهوری اسلامی ایران. پژوهش‌های مدیریت عمومی، 12(46): 67-37.
https://doi.org/10.22111/jmr.2020.29228.4507
عباس‌پور، غ.، سلاجقه، غ.، بیگ‌زاده ‌عباسی، ف.، شیخی، ا. (1396). سنجش میزان اجرای خط‌مشی‌های حمایتی دولت از شرکت‌های دانش‎بنیان (مطالعۀ موردی: استان‌های فارس، خراسان رضوی، گیلان و هرمزگان). مدیریت دولتی، 9(3): 426-403.                                                     https://doi.org/10.22059/jipa.2017.243215.2113
عباسی، ح.، دانش‌فرد، ک. (1400). الگوی مشارکت شهروندان در مرحله اول خط‌مشی‌گذاری عمومی (شناسایی مسائل عمومی). مطالعات بین‌‌رشته‌ای دانش راهبردی، 11(42): 270-247.
قاسمی، م.، فقیهی، م.، علیزاده، پ. (1397). الزامات دستیابی به اقتصاد دانش‌بنیان در سطح کلان: تحلیل چارچوب قانونی در ایران و ارائه توصیه‌های سیاستی. پژوهشنامه اقتصادی، 18(68): 152-99.
https://doi.org/10.22054/joer.2018.8689
کاظمی‌نژاد، س.، الوانی، س.، جمشیدی ‌اوانکی، م. (1398). طراحی مدل اجرای خط‌مشی‌های انرژی در بخش نفت و گاز. مطالعات‌ اقتصاد انرژی‌، 15(62): 68-37.
کریمی‌طرارانی، م.، شریف‌زاده، ف.، سیدنقوی، م.، حسین‌پور، د. (1398). الگوی خط‌مشی‌گذاری پارک‌های علم و فناوری و شرکت‌های دانش‌بنیان در نظام نوآوری، نوآوری و ارزش‌آفرینی، 13(7): 54-40.
کریمی‌طرارانی، م.، شریف‌زاده، ف.، سیدنقوی، م.، حسین‌پور، د. (1399). تأثیر عوامل مؤثر بر خط‌مشی‌گذاری پارک‌های علم و فناوری و شرکت‌های دانش‌بنیان بر بروندادهای آن‌ها با نقش میانجی کارآفرینی فناورانه. مطالعات مدیریت دولتی ایران، 3(4): 126-99.                                           https://doi.org/10.22034/jipas.2021.273115.1159
کشاورزیان، ح.، کاباران‌زاد قدیم، م.، کولوبندی، ع.، ادب، ح. (1398). طراحی الگوی کارآفرینی دیجیتالی در شرکت‌های دانش‌بنیان. جامعه‌شناسی سیاسی ایران، 2(4): 678-658.
https://doi.org/10.30510/psi.2021.310880.2560
کهن‌خاکی، س.، رحیمی، ف.، غفاری، ب. (1400). ارائه الگوی تولید دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین مبتنی بر مهارت‌های فنی و حرفه‌ای مورد مطالعه سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای. مهارت‌آموزی، ۱۰(۳۷): ۳۴-۷.
نوروز زاده، ا.، اسکندرپور، ب.، وظیفه‌دمیرچی، ق. (1400). آسیب‌شناسی خط‌مشی‌گذاری عمومی با رویکرد بیانیه‌ گام دوم انقلاب و الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت. مطالعات انقلاب اسلامی، ۱۸(۶۷): ۱۲۰-۹۹.
CAPTCHA Image